امتیاز دهید.

جامعه‌شناسی کاربردی در زندگی روزمره

موجود نیست!
توضیحات کلی کتاب

مقدمه‌
جامعه­‌شناسی فرهنگی رویکردی جدید در جامعه‌شناسی است. در این فصل برای تبیین جامعه­‌شناسی فرهنگی و جایگاه و اهمیت آن در مطالعات جامعه‌شناختی، ابتدا اهمیت رویکرد جامعه‌شناسی فرهنگی در بررسی جامعه و جایگاه فرهنگ در جامعه‌شناسی فرهنگی مطرح می‌شود. این فصل را با مروری بر تاریخچه شکل‌گیری جامعه‌شناسی فرهنگی و فرایند تحول این رویکرد جدید جامعه‌شناسی ادامه خواهیم داد. علاوه بر این، به رابطه جامعه شناسی فرهنگی با جامعه شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی اشاره می​شود و با تبیین وجوه تمایز و تشابه جامعه شناسی فرهنگی با دو حوزه و رشته اشاره شده، تلاش خواهیم کرد فضای مفهومی و دامنه تجربی آن را روشن کنیم.
جامعه‌شناسی فرهنگی یکی از رویکردهای نوین و متمایز و رویکردی کمترشناخته شده در تفکر جامعه‌شناختی است. جامعه‌شناسی فرهنگی یک پارادایم جامعه‌شناسی است و نمی‌توان آن را مانند جامعه‌شناسی دین، جامعه‌شناسی فرهنگ، جامعه‌شناسی هنر یا جامعه‌شناسی معرفت یکی از حوزه‌های جامعه‌شناسی یا یکی از محورهای آن به شمار آورد. جامعه‌شناسی فرهنگی، به عنوان یک رویکرد جامعه‌شناختی، به جای آنکه یکی از حوزه‌های جامعه‌شناسی باشد، بر نهاد جامعه‌شناسی موثر است، معنای حاکم برجامعه‌شناسی را شکل می‌دهد و به تمامیت جامعه‌شناسی صرفنظر از حوزه‌هایی که ذیل آن قرار می‌گیرد، معنی می‌دهد و بر یک پارادایم کلان در حوزه جامعه‌شناسی دلالت دارد؛ پارادیمی که به جای توجه صرف به نهادها، ساختارها و عناصر و نقش آنها در نظام اجتماعی، معنای حاکم و بر نظام اجتماعی، من‌جمله نهادها،‌ ساختارها و این عناصر را مورد توجه قرار می‌دهد. در واقع، جامعه‌شناسی فرهنگی درباره تولید معناست و جامعه‌شناسان فرهنگی به بررسی این موضوع می‌پردازند که تولید معنا چگونه رخ می‌دهد، چرا معنی‌ها متفاوتند و معنی چگونه بر کنش‌ انسان‌ها تاثیر می‌گذارد.
جامعه‌شناسی فرهنگی بر اساس رویکرد معناگرا شکل گرفته است و فرهنگ را نه به عنوان یکی از موضوعات ذیل جامعه‌شناسی و جامعه، بلکه به عنوان ماهیت نظام اجتماعی و معنایی که نظام اجتماعی و ساختارهای نظام اجتماعی آن را تولید می‌کند، مورد توجه قرار می‌دهد. مبنای جامعه‌شناسی فرهنگی بر این اساس قرار دارد که محور اصلی جامعه‌شناسی فهم معنای نظام اجتماعی است.
جامعه‌شناسی فرهنگی همانگونه که در ادامه خواهیم دید، وجهی از جامعه‌شناسی مبتنی بر رویکرد – رویکرد فرهنگی- و ذهنیت‌گرا است که به لحاظ مفهومی و نظری در مقابل جامعه‌شناسی ماتریالیستی، ‌پوزیتیویستی و عینیت‌گرا قرار می‌گیرد. در رویکرد جامعه‌شناسی فرهنگی، که الکساندر آن نمایندگی می‌کند و آن را به عنوان آلترناتیو جامعه‌شناسی ماتریالیستی (جامعه‌شناسی ماده‌گرا، نه جامعه‌شناسی مارکسیستی) مطرح می‌کند،‌ همچون رویکرد جامعه‌شناسی ماده‌گرا (یا کلاسیک)، که از حوزه‌های مختلف تشکیل شده، نیز محورها و حوزه‌های متکثری قابل بررسی و تامل هستند، که بر اساس رویکرد جامعه‌شناسی فرهنگی و از وجه معنایی مورد بررسی و توجه قرار می‌گیرند.
در جامعه‌شناسی فرهنگی نیز، حوزه‌های مطالعاتی دین، خانواده، جنسیت، بدن، هنر، و … به عنوان زیر مجموعه‌های این رویکرد و چشم‌انداز جامعه‌شناختی قابل تامل هستند، اما در رویکرد جامعه‌شناسی فرهنگی، بر خلاف جامعه‌شناسی ماتریالیستی، این عرصه‌ها از وجه تولید معنا در نظام اجتماعی مورد توجه قرار دارند، نه از منظر به یکی از اجزای نظام اجتماعی با توجه به نقش و کارکرد آنها در نظام اجتماعی. جامعه‌شناسی فرهنگی از وجه معنایی آنها در نظام اجتماعی مورد توجه هستند و بر خلاف جامعه‌شناسی ماتریالیستی که این حوزه‌ها را به لحاظ کارکرد و نقشی که در نظام اجتماعی ایفا می‌کنند مورد توجه قرار می‌دهد، در جامعه‌شناسی فرهنگی این حوزه‌ها از وجه تولید معنا مورد تامل هستند. تفاوت دامنه و گستره‌ی این حوزه‌ها و نیز نحوه مواجهه با آنها، در جامعه‌شناسی فرهنگی با جامعه‌شناسی ماتریالیستی در تاکید یا عدم تاکید بر معنا نهفته است.
جهت‌گیری اصلی این کتاب ترکیبی از سنت مارکسی، وبری، و دورکیمی است. از یک سو با محوریت جفری الکساندر بیشتر دورکیمی است و با طرح رویکرد بوردیو بیشتر وبری و مارکسی خواهد بود.

اشتراک‌گذاری این کتاب

ناموجود