ثبت و ضبط اتفاقات، آزمونها و آزمودههاي گذشته و انتقال آن به نسلي كه در معرض تجربههاي مشابه قرار دارد و يا قرار خواهد گرفت، از وظايف ماست تا آيندگان با خواندن و ديدن آنها با رويكرد گذشتگان خود در قبال حوادث و آزمونهاي روزگار آشنا شوند و به نقد و بررسي پندار، رفتار و گفتار آنان بپردازند و از لابهلاي آنها، آموزشهاي لازم را به فراخور علاقهمندي و استعداد خود فرا گيرند تا در مواجهه با رويكردهاي روزگار در ساختن جهان پيرامون خود بكار برند. براي نگاشتن اين مطالب آنچنان اهميتي قايل هستم كه فكر ميكنم شايسته است هر دولتی ضمن نهادسازی، بستری فراهم نماید تا مديران و كارشناسان ارشد كشور چكيدة يافتههاي سالهاي زندگي خود را در پايان هر دوره، به رشته تحرير درآورند و دراختيار نسل هاي بعدي و جانشينان خود قرار دهند.
با داشتن چنين باور و رويكردي، طي سالهاي گذشته يادداشتهايي تهيه كرده بودم ولي اصرار شماري از دوستان عزيز به ويژه آقايان مجتبي فراهاني و مهندس عليرضا حمزهاي، موجباتي را فراهم آورد كه كتاب حاضر تهيه شود و در اختيار دوست داران چنين مجموعههايي قرار گیرد. كتاب در دو بخش كلي تهيه شده است؛ بخش اول آن اختصاص به دوران تولد و تحصيل در مرند و تهران و نيز خاطراتي از دوران مبارزات دانشجویي و اوايل انقلاب اختصاص دارد. بخش دوم كتاب بیشتر بر دوران مديريتهاي كلان اينجانب در بخشهاي صنايع و نيز تعاون متمرکز است كه غالباً مباحث اقتصادي و صنعتي را در بر ميگيرد.
آقاي مجتبی فراهاني مشوق من در تنظيم خاطرات مبارزاتي و مهندس حمزهاي مشوق من در تنظيم و تدوين مباحث صنعتي و اقتصادي بودند. شيوة تنظيم و تدوين چنین بود كه با هركدام از اين دو عزيز جلساتی را به طور مستقل برگزار ميكرديم. آنها سؤالاتی درباره مباحث مورد علاقۀ خود مطرح ميكردند و من پاسخهاي خود را ارائه ميکردم. اين پرسش و پاسخها را ضبط ميشد و پياده شدة آن را روي كاغذ و يا فايل به من باز ميگردانده میشد. كار جدّيتر من بعد از اين مرحله آغاز ميشد، چراكه با مراجعه به پاسخها، اغلب آنها را ناقص مييافتم و مجبور ميشدم مجدداً نسبت به پرسش و پاسخها فكر كنم و آنها را تا حد ممكن تكميل نمايم و آنگاه تايپ مجدد و اصلاح و ویرایش و الي آخر.
چند جلسهاي از گفتگو با مهندس حمزهاي نگذشته بود كه از ايشان دعوت شد بهعنوان معاون عمراني و برنامهريزي استان قزوين، استان صنعتي مهم و همجوار تهران است، انجام وظيفه كند. من نيز كه او را جواني مستعد و توانا و تشنة خدمت به وطن خود ميديدم، تشويقش كردم كه اين دعوت را بپذیرد. به اين ترتيب در بخش عمدهاي از مدتي كه اين مسئوليت را بهعهده داشت، در انجام گفتگوها وقفه افتاد. من نيز از اين فرصت استفاده كردم و مطالب تهيه شده را مرور، اصلاح و تكميل كردم. آنگاه دوباره بههمان شيوهاي كه در سطور بالا گذشت، يازده جلسه ديگر سئوال و جواب و ضبط و تايپ و اصلاح و تكميل انجام شد و تعدادي عكس متناسب با موضوعات صفحات مختلف به آن افزوده شد. اكنون اين كتاب فرا روي خوانندگان عزيزي است که میخواهند بخشي از تاريخ صنعتي كشورمان، ايران را در آن جستجو كنند. البته مقوله توسعه و بخصوص توسعه صنعتي در كشور ما كه طي قرنهای اخير بهدلايل گوناگون از قافله صنعتي و فناوري دنيا عقب مانده، موضوع بسيار با اهميت و چالش برانگيزی است. طبعاً ظرفيت مباحث بسيار بالاست و از اين رو، همه ابعاد اين مقوله در اين گفتگوها نميگنجد. لكن اميد است، طرح آنها آغازی باشد براي ورود نظري و عملياتي به اين گونه مباحث؛ با اين اميد كه آزمونها و آزمودههاي گذشته حاوي آموزههايي براي نسلهاي جوان امروز و آينده در جبران عقب ماندگيهاي گذشته و اعتلاي نام كشور عزيزمان، ايران در صحنههاي جهاني باشد.
پيشنهاد مهندس حمزهاي براي نام كتاب « فرزند مرند » بود كه البته براي من موجب افتخار است، ولي با خود انديشيدم اگر كتاب فقط در حد بخش اول بود، اين عنوان ميتوانست عنوان گويايي براي آن باشد، لكن بخش دوم كتاب كه بخش غالب و تخصصي کتاب حاضر را نيز دربر ميگيرد، نامي فراتر از « فرزند مرند » را طلب ميكند. از آنجا كه هر دو بخش اين كتاب حاوي تجربيات، آزمونها و آزمودههاي فراوان است و در جاي جاي آن ولو بهتلويح نكتهها و پيشنهادهايي ارائه شده است كه ميتواند براي جوانان آموزههايي داشته باشد، عنوان « آزمونها و آموزهها » را برای کتاب برگزيدم. در عين حال، دريافت نظرات، نقدها و راهنمائيهاي خوانندگان نكته سنج و صاحب نظران تيزبين موجب غناي کتاب و امتنان اينجانب خواهد شد.
لازم میدانم مراتب تشکر عمیق خود را از جناب آقای دکتر حداد عادل که این کتاب را قبل از انتشار با دقتی ستودنی مطالعه کرد و نکات ارزشمندی را یادآور شد، اعلام کنم. همچنین از آقايان فراهاني و مهندس حمزهاي كه باني اين گفتگوها شدند و نيز خانم گنجي و آقاي سرشكي، به مناسبت قبول زحمت تايپ، صميمانه تشكر كنم.
غلامرضا شافعي
ناموجود