مجموعه ادبیات ایران
… نباید با عشق شوخی کرد. گناه ما اینه که با عشق شوخی کردیم و تاوانش را یکی دیگه داد. یک نفر که بـقدر ما سرسخت نبود و قدرتِ مقاومت و مقابله نداشت و آسون آسیب می دید و دلش زود می شکست… دلِ شــکسته و روح زخم خورده ی شهرزاد نمی ذاره ما باهم خوشبخت باشیم … یادِ نگاهش مدام مثه نـــــــیشتر توی قلبم فرو میره ! … حالا ، باید تاوان این شوخی رو با جدایی بدهم؛ تاوان غرور احمقانه ام رو با فراق و با آه و افسوس و حسرتی که خدا می دونه تمومی داره یا نه …
از متن کتاب